هرودوت را چگونه می شناسید؟

درود بر دوستداران گرامی، در این مطلب می خواهیم درباره شخصی که همه او را به نام پدر تاریخ می شناسند نظر دهیم . همه ما با هرودوت تاریخدان یونانی که در خاک ایران زندگی می کرد آشنا هستید بیاییم بیشتر آشنا شویم.

تاریخدان کیست ؟ تاریخدان به شخصی گفته می شود که وقایع زندگی یک جامعه را بدون طرفداری به ثبت می رساند . 

تاریخدان کیست ؟ تاریخدان به شخصی گفته می شود که وقایع زندگی یک جامعه را بدون طرفداری به ثبت می رساند . تاریخدان باید بدون طرفداری و افسانه نگری اتفاقات را به همان شکلی که هست به نگارش بیاورد . حال اگر این تاریخدان از روی غرض و عصبانیت و ناراحتی و یا هر علتی دیگر تاریخ را تغییر دهد و یا از جایی طرفداری کند آیا به این شخص می شود اعتماد کرد ؟ این دقیقا کاریست که هرودوت انجام داده است و در خیلی جاها در کتاب های خود بر علیه ایرانیان دست به قلم زده و بارها به ایرانیان توهین کرده و آنها را انسان های ترسو و وحشی معرفی کرده و به آنها لقب بربری داده .از نظر من هرودوت نه تنها پدر تاریخ نیست بلکه یک متقلب است چون او نتوانست بدون طرفداری تاریخ را به ما نشان دهد . این را حتی تاریخشناسهایی مثل ماریژان موله و یا رومن گیرشمن تایید کرده اند تاریخ دان باید امانت دار باشد و وظیفه اش را به خوبی انجام دهد نه اینکه بر علیه جامعه ای به دروغ مطلب بنویسد یا طرفداری کند و یا به آنها توهین کند . اگر اسم پدر تاریخ را به او داده اند به خاطر تاریخ نویسی اش نبوده بلکه به خاطر روش نوشتاری اش که در آن زمان جدید بوده است.

برای اثبات چندین نوشته ی هرودوت در کتاب سرزمین جاوید برای شما می گذارم و شما قضاوت کنید که آیا هرودوت تاریخدان واقعی است یا خیر؟ آیا شایستگی لقب پدر تاریخ را دارد یا خیر

برای اینکه خوانندگان این مطلب دچار کسلت نشوند هر مورد را در چندین قسمت خواهم گذاشت.

1-

در اولین جنگ بین ایران و یونان در زمان داریوش بزرگ و در کشور سارد، ایرانیان به پیروزی رسیده به داریوش اول اطلاع دادند که سکنه شهرهای آسیای صغیر از بیم او می گریزند، چون بیم دارند که داریوش مردان آنها را قتل عام کند و زن ها و پسران جوان را به اسارت ببرد.

داریوش سردار بزرگ خود کلامش را مامور کرد که به شهرهای یونانی برود و به سکنه آنها اطلاع بدهد که پادشاه ایران همه را مورد عفو قرار می دهد.

هارت مان ایران شناس آلمانی می گوید که داریوش اول از این جهت سکنه شهرهای یونانی آسیای صغیر را مورد عفو قرار داد که کینه توزی از بین برود و مرتبه ای دیگر بین ایران و یونان جنگ در نگیرد. به قول هارت مان ، داریوش می فهمید که هر خون ریزی سبب خون ریزی دیگر می شود و لذا باید یکی از طرفین از گرفتن انتقام صرف نظر نماید تا این که دور تسلسل قطع شود.

هرودوت می نویسد که داریوش از ترس، شهرهای یونانی آسیای صغیر را مورد عفو قرار داد زیرا بعد از جنگ سارد فهمید که با یونان پنجه انداختن کاری است بسیار دشوار.

نظریه نویسنده کتاب سرزمین جاوید: یک قسمت از گفته هرودوت درست است و داریوش بعد از جنگ کنار رودخانه هالیس و جنگ سارد فهمید که یونانیان دلیرتر از آن هستند که تصور می شد ولی او از یونانیان نترسید و دلیل آن هم نوشته خود هرودوت درباره حمله داریوش به یونان و ورود او به شهر آتن می باشد و اگر داریوش از یونان می ترسید قدم به خاک یونان نمی گذاشت و آتن را اشغال نمی کرد.

این قسمت اول بود در آینده نوشته های هرودوت را می گذارم تا خوانندگان خسته نشوند این اولین مورد بود که هرودوت داریوش را ترسو خواند در صورتی که داریوش قصد بخشش داشت نه ترس.

منتظر نظرهایتان هستم

بدرود